پسرم دانيالپسرم دانيال، تا این لحظه: 8 سال و 4 ماه و 9 روز سن داره

مرواریدی در قلبم

ماه آخر

گل دونه من عاشقتم  الان دیگه بسلامتی ماه آخر رو می گذرونم درسته الان دیگه بسختی می گذره چون زیاد نمی تونم راه برم ونفسم  هم می گیره . فدای تکون خوردنا و بازی کردنت تو شکم مامان که روز به روز بیشتر می شه و منو بیشتر عاشق می کنه . عزیزم خیلی نگران زایمانم هستم و از خدا برای سلامتی تو و راحت بدنیا اومدنت دعا می کنم. الانم داری تو شکمم قل می خوری و لگدمیزنی و با دست و پاهات بازی می کنی و ابراز وجود می کنی  قربون دست و پاهای کوچولوت  خدا پشت و پناهت دوستان عزیزم از همتون می خوام برام دعا کنین
14 آذر 1394

آذرماه

دلبندم با تو سخن می گویم  برایت ترانه عشق می خوانم کلام خدا را برایت زمزمه می کنم و لذت می برم از هر لحظ بودن تو  من غرق در لطف بی کران معبودم عشقم روز بروز حرکات قشنگت بیشتر می شه و من ببشتر چشم انتظار دیدنت  درسته این اواخر برای من بسختی میگذره اما شیرینی نزدیک شدن به در آغوش گرفتنت آن را آسانتر نی کند .
7 آذر 1394

تلاش برای قند عسلم

تربچه کوچولوی من ساعت ها توی اینترنت سرچ می کنم ، با این سرعت پایین نت تا در مورد بارداریم و اینکه الان نینیم تو چه مرحله ایه اطلاعات کسب کنم . همینطور دنبال یه اسم برات بگردم و مامانم  و همینطور بابای جنابعالی ازین قضیه شاکین  آخه میگن نشستن زیادی برای نینی اصلا خوب نیست . منم ازین ببعد می خوام کمتر به گوشیم سربزنم اینجوری برای هردومون بهتره .  عزیزکم الانم دراز کشیدم به پهلو و تو داری لگد هات رو یکی پس از دیگری به زمین میزنی همینطور ضرباتی کوچولو که از روی شکمم مشخصه کاملا میزنی فدای حرکاتتت که بمن آرامش میده چون این یعنی تو وجود داری و نفس می کشی و این که هستی شوق زیستن را در من دو چندان می کنه .خدایا سختیها را در این سفر م...
4 آذر 1394

تلاش برای قند عسلم

تربچه کوچولوی من ساعت ها توی اینترنت سرچ می کنم ، با این سرعت پایین نت تا در مورد بارداریم و اینکه الان نینیم تو چه مرحله ایه اطلاعات کسب کنم . همینطور دنبال یه اسم برات بگردم و مامانم  و همینطور بابای جنابعالی ازین قضیه شاکین  آخه میگن نشستن زیادی برای نینی اصلا خوب نیست . منم ازین ببعد می خوام کمتر به گوشیم سربزنم اینجوری برای هردومون بهتره .  عزیزکم الانم دراز کشیدم به پهلو و تو داری لگد هات رو یکی پس از دیگری به زمین میزنی همینطور ضرباتی کوچولو که از روی شکمم مشخصه کاملا میزنی فدای حرکاتتت که بمن آرامش میده چون این یعنی تو وجود داری و نفس می کشی و این که هستی شوق زیستن را در من دو چندان می کنه .خدایا سختیها را در این سفر م...
4 آذر 1394

بدون عنوان

عزیزم از همون 26 هفتگی که سونو دادم و دکتر گفت بد قرار گرفتی خیلی دلم شور می زنه . دکترم گفت که دلیل خاصی نداره اما بصورت عرضی قرار گرفته و واسه همینم هست که  حرکاتش شدید تره و جنسیتش هم مشخص نیست /آره  بعضی وقتا تکون خوردنت عجیب می شه . بابای  مهربونت هم خیلی نگران این مساله بود و دایم از من می خواد بیشتر مراقب باشم . این روزا خیلی زودرنج شدم و تنها چیزی که آرومم می کنه دلداری و دلگرمی ای هست که بابات بهم می ده و همینطور مامانم که واقعا سنگ صبوریه برام . خیلی وقته اومدیم اینجا و مامان خیلی یلیبرامون زحمت می کشن و اگه لطف و محبت اونا نبود خیلی سخت می شد .خ
2 آذر 1394

عزیزم وارد ماه 8 شدم

گل من دیروز با مامانی و عسل و مرسانا رفتیم برات  یه چیزایی خرید کردیم امیدوارم خوشت بیاد ،مرسانا که یعالمه ذوقشونو کرد .گلم بعد از چند بار سونو دیگه فکر می کنم جنسیتت مشخصه البته این بار هم دکتر گفت 80 در صد پسره و منم گفتم خداکنه  سالم باشه اول سلامتیش برام مهمه . فدای تو حالا دختر باشی یا پسر عزیز دلمی زندگیمی دنیامی اما فعلا میتونم صدات کنم گل پسرم  این روزا بارداریم واقعا سخت شده و زیاد نمیتونم روپا وایسم و شبام خیلی سنگینم و بعضی وقتا نفسم می گیره .تکوناتم ماشالا خیلی زیاد شده و همین الانم داری بازی و ورجه وورجه می کنی و کلی ضربه به شکم مامان می زنی .قربون حرکتتات ، آبجی هم داره میرقصه و میگه دس دسی ومانی و باباییم هم برا...
1 آذر 1394

عزیزم وارد ماه 8 شدم

گل من دیروز با مامانی و عسل و مرسانا رفتیم برات  یه چیزایی خرید کردیم امیدوارم خوشت بیاد .گلم بعد از چند بار سونو دیگه فکر می کنم جنسیتت مشخصه البته این بار هم دکتر گفت 80 در صد پسره و منم گفتم خداکنه  سالم باشه اول سلامتیش برام مهمه . فدای تو حالا دختر باشی یا پسر عزیز دلمی زندگیمی دنیامی اما فعلا میتونم صدات کنم گل پسرم . اما اسمتو هنوز اتتخاب نکردیم بابابا کلی مشورت کردیم اما هنوز مشخص نیست واقعا نمیدونبم  امابابا میگه قرآن باز می کنیم و منم میگم محمد ماهان . دیگران هم چند تا اسم گفتن ، بهر حال از همه کمک می خوام . مامانم هم آریا و آرین رو پیشنهاد داده . اسمی که به آبجیت بیاد یانه اسمی که زیبا و حبا معنی  باشه .&nb...
1 آذر 1394

هفته 27

الان دیگه نشستن برام مشکل شده حتی نشستن پشت کامپیوتر . همینطور راه رفتن زیاد و مخصوصا بغل کردن بچه .  بالارفتن از پله هم باعث میشه به نفس نفس بیفتم .  همه اینها رو به عشق تو تحمل می کنم و مرسانای عزیزم .
30 مهر 1394

سونوگرافی

قند عسلم دو روز پیش دوباره رفتم برای سونوگرافی تا ببینمت دلم برای دیدنت تنگ شده بود . دکتر گفت توی 26 هفته هستم .
29 مهر 1394