پسرم دانيالپسرم دانيال، تا این لحظه: 8 سال و 4 ماه و 10 روز سن داره

مرواریدی در قلبم

پایان انتظار

1394/10/22 19:04
نویسنده : یلدا
85 بازدید
اشتراک گذاری

بالاخره نوگل زیبای ما به دنیای خود پا نهاد. 

در ساعت 9 صبح روز 16 دی ماه انتظارمان برای دیدنت به پایان رسید. گل پسرم خوش آمدی.

نمی دانم چگونه شکر گویم آن معبودی که اینگونه مرا به وجد می آورد، آن پاک و مقدسی که  تمام زیباییها را یک جا به ما می بخشد و ما بندگی را هم ادا نمی کنیم. 

پس از  39 هفته و یک روز در بیمارستان حافظ توسط دکتر صمصامی بدنيا آمدی و من پس از دیدنت غرق در شادی و شور اشک شوق ریختم، بهترین حس دنیا لحظه دیدار فرزند است. 

 

 

خوش اومدی به دنیا.            غنچه ناز و زیبا،،

با اینکه روز دوم تا پنجم  خیلی درد در سرو گردن داشتم اما با نگاهی به تو آرامم می کرد. هنوز هم جای عمل واقعا حرکت کردن رو برام سخت کرده اما بعشق تو هر درد و سختی برام آسون میشه. وقتی داری شیر می خوری غرق درد هم که باشم فقط شادی تو وجودمه.

فدای لبخندمهربونت که یک چال خشکل روی گونه هات می ندازه و من همون لحظه فقط دلم ميخواد بخورمت. 

از خواهرت مرسانا بگم که چقدر دوست داره و از لحظه ای که اومديم همش ذوقتو می کنه و نازت می کنه و توی بیمارستان هم آوردنش و تونست بیاد و ببینتمون. نمی دوني چقدر مهربونه باهات واقعا در عجبم از این مهر و محبتی که خداوند  توی دل کوچیک اون گذاشته قربون هر دوتاشونقلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)